ضرورت انعطاف‌پذیری استارت‌آپ‌ها
آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد,کسب درآمد اینترنتی , استخدام، کاریابی، کنکور و دانشگاه

ضرورت انعطاف‌پذیری استارت‌آپ‌ها

ستارت‌آپ‌ها برای حفظ جریان کار و گسترش شرکت، شدیدا به جریان نقدینگی خود وابسته هستند. اما گاهی اوقات، مدیریت هزینه‌های عملیاتی و سرمایه‌های بلااستفاده بسیار دشوار می‌شود و دفاتر را به تعطیلی می‌کشاند. انعطاف‌پذیری محیط کار می‌تواند راه‌حلی برای این مشکل مخرب باشد. در بازارهایی که برای استخدام نیرو با یکدیگر رقابت می‌کنند، استارت‌آپ‌ها هزاران دلار صرف می‌کنند تا افراد بااستعداد را جذب و حفظ کنند. ساعات کاری انعطاف‌پذیر نه‌تنها به شرکت شما کمک می‌کند تا از نظر متقاضیان با استعداد متمایز به نظر برسید، بلکه در کنار فرهنگ سازمانی فوق‌العاده، آن‌ها را متقاعد می‌کنید تا کنار شما بمانند. این کار باعث می‌شود در هزینه‌های سنگین استخدام نیرو صرفه جویی کنید...

در حوزه کسب‌وکارهای اینترنتی، ۳۰ درصد از استارت‌آپ‌ها بیان می‌کنند که بزرگ‌ترین چالش آن‌ها برای استخدام نیرو، رقابت شدید است.

استارت‌آپ‌هایی که محیط کار انعطاف‌پذیری دارند، شکاف موجود میان این افزایش رقابت و نیاز به استعدادهای برتر را برطرف می‌کنند. درواقع ۷۳ درصد از جوانان عقیده دارند که داشتن محیط کار و ساعات کار انعطاف‌پذیر، یکی از مهم‌ترین معیارهایی است که هنگام جستجوی کار در نظر می‌گیرند.

داشتن ساعات منعطف، فقط به جذب و حفظ استعدادهای برتر کمک نمی‌کند، بلکه در موفقیت کلی استارت‌آپ شما نیز نقش اساسی دارد. ولی هنوز هم بسیاری از موسسان استارت‌آپ‌ها به انعطاف‌پذیری در محیط کار اعتقادی نداشته و برخی نیز نمی‌دانند از کجا شروع کنند.

کسب درآمد جالب

با این‌که انعطاف‌پذیری کسب‌وکار تا حد زیادی بستگی به شغل و ویژگی‌های شخصیتی کارمندان دارد، اما مزایای کلی این روش باعث شده است که ریسک آن کم باشد. در این مقاله چهار دلیل برای ضرورت انعطاف‌پذیری محیط کسب‌وکارها بیان می‌کنیم:

۱ـ خداحافظی با عدم تعادل کار و زندگی
بسیاری از مردم هنگام جستجو برای شغل، انعطاف‌پذیری را مهم‌ترین معیار خود می‌دانند، چراکه می‌خواهند وقت بیشتری را با خانواده بگذارند یا به کارهای سرگرم‌کننده مشغول باشند. البته کار برای آن‌ها اهمیت دارد، ولی ازآنجاکه داشتن ساعت کاری انعطاف‌پذیر باعث می‌شود به راحتی و به شکلی کارآمد، هم به کارشان و هم به زندگی‌شان برسند، چنین گزینه‌ای را ترجیح می‌دهند.

دیگر دوره ساعات کاری سنتی، از ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر، به سر رسیده است. فناوری به ما این فرصت را داده تا کارهایمان را به شکلی کارآمد و سریع، در هر زمانی به هر کجا که می‌خواهیم ببریم. کارمندان همواره با یکدیگر در ارتباط هستند. برای مثال اگر کسی در روز تعطیل به دیگری ایمیل بزند، گیرنده می‌تواند از خانه در همان روز به آن پاسخ دهد.

تاثیر انعطاف‌پذیری محیط کار بر تعادل میان کار و زندگی بدیهی است. بنابراین استارت‌آپ‌هایی که این مساله را بپذیرند، می‌توانند شاهد افزایش قابل‌توجهی در بهره وری خود باشند، ضمن آنکه کارمندان هم بهتر می‌توانند فشارهای مربوط به کار و زندگی شخصی‌شان را به دور از محل کار مدیریت کنند.

۲ـ نتیجه‌گرایی
بسیاری از استارت‌آپ‌ها با انعطاف‌پذیری مخالف هستند زیرا عقیده دارند کارمندان همیشه باید در خدمت مشتریان باشند. در اصل این شرکت‌ها به کارمندان پول می‌دهند تا حضور فیزیکی‌شان را حفظ کنند. لیکن این باور که کارکنان باید همیشه جلوی چشم مدیر باشند تا مدیر مطمئن شود کارشان را خوب انجام می‌دهند، مدتهاست که از دور خارج شده است.

خلاصه این‌که استارت‌آپ‌ها باید به‌جای توجه به حضور منظم کارمندان در محل کار، بر نتایج تمرکز کنند. اگرچه این تغییر تفکر ممکن است دشوار باشد، اما پاداش آن ممکن است ورق کسب‌وکار شما را برگرداند. استارت‌آپ‌هایی که استراتژی‌های نتیجه گرا را به کار گرفته‌اند، به نتایجی همچون افزایش وجدان کاری، مشارکت بهتر کارکنان و کاهش استرس آن‌ها دست یافته‌اند. بنابراین به‌جای تمرکز بر کنترل و مدیریت کارکنان و نحوه‌ی کارشان، سعی کنید خود کار را مدیریت کنید و بر اثربخش بودن انجام کار تمرکز داشته باشید.

البته این روش برای تمامی حرفه‌ها عملی نیست و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که آیا می‌توان کاری را از راه دور انجام داد یا خیر. هدفی را برای کارکنان تعیین کنید و به آن‌ها بگویید مادامی‌که بتوانند در زمان تعیین شده به این هدف دست پیدا کنند، می‌توانند از هر جایی که می‌خواهند برای شرکت شما کار کنند. بدین ترتیب هم مدیران و هم کارکنان می‌توانند وقت بیشتری را برای کار واقعی صرف کنند و امکان دستیابی به نتایج موثر بیشتر می‌شود و زمان بیشتری برای فکر کردن در مورد شیوه‌ی بهبود استراتژی برای موفقیت در شرکت باقی می‌ماند.

۳ـ صرفه جویی در هزینه‌ها
استارت‌آپ‌ها برای حفظ جریان کار و گسترش شرکت، شدیدا به جریان نقدینگی خود وابسته هستند. اما گاهی اوقات، مدیریت هزینه‌های عملیاتی و سرمایه‌های بلااستفاده بسیار دشوار می‌شود و دفاتر را به تعطیلی می‌کشاند. انعطاف‌پذیری محیط کار می‌تواند راه‌حلی برای این مشکل مخرب باشد. در بازارهایی که برای استخدام نیرو با یکدیگر رقابت می‌کنند، استارت‌آپ‌ها هزاران دلار صرف می‌کنند تا افراد بااستعداد را جذب و حفظ کنند. ساعات کاری انعطاف‌پذیر نه‌تنها به شرکت شما کمک می‌کند تا از نظر متقاضیان با استعداد متمایز به نظر برسید، بلکه در کنار فرهنگ سازمانی فوق‌العاده، آن‌ها را متقاعد می‌کنید تا کنار شما بمانند. این کار باعث می‌شود در هزینه‌های سنگین استخدام نیرو صرفه جویی کنید.

حتی می‌توانید یک قدم بیشتر بردارید و روی کارکنان قراردادی تمرکز کنید. چراکه استخدام کارکنان قراردادی کمتر از کارکنان تمام وقت هزینه دارد و بااین‌حال، به کار با کیفیت هم می‌انجامد. بدین ترتیب می‌توانید کارکنانی را ابتدا آزمایش کنید و سپس در مورد استخدام تمام وقت آن‌ها تصمیم بگیرید. همچنین با این کار پول بیشتری آزاد می‌شود تا بتوانید آن را صرف توسعه استارت‌آپ خود نمایید و از ادامه موفقیت آن مطمئن شوید.

۴ـ هماهنگی میان کارکنان
اگر ساعات کاری انعطاف‌پذیر را در سرتاسر سازمان خود به اجرا درآورید، و به کارکنان اجازه دهید خودشان ساعات کارشان را انتخاب کنند، به تقویت کار تیمی و هماهنگی بیشتر در استارت‌آپ خود کمک کرده‌اید. ازآنجاکه تمامی کارکنان از امتیاز داشتن ساعات کاری انعطاف‌پذیر برخوردار می‌شوند، هماهنگی آن‌ها نیز با شما بیشتر خواهد شد.

اگر یکی از کارمندان نتواند کاری را که شدیدا در اولویت است به موقع انجام دهد، یا آنکه مجبور شود به خاطر حضور در جایی، زودتر محل کارش را ترک کند، سایر کارمندان می‌توانند ساعات کارشان را تعدیل کرده و در غیاب آن فرد، کارش را انجام دهند. ازآنجاکه این کار به نفع همه است و همه از منافع آن بهره‌مند می‌شوند، ارتباط و پیوند جمعی مستحکم‌تر می‌شود و افراد از یکدیگر بیشتر حمایت می‌کنند.

کارکنانی که ساعات کاری انعطاف‌پذیری دارند ، احساس می‌کنند توانمندترند، زیرا نیازهای فردی و عاطفی آن‌ها برآورده می‌شود، و بدین ترتیب نگرش آن‌ها نسبت به کارشان مثبت‌تر و رضایت آمیز‌تر می‌شود. این مثبت اندیشی باعث می‌شود نیروهای منفی و تنش‌هایی که استراتژی‌های کاری سنتی (که مطابق آن‌ها همه باید همزمان زیر یک سقف کار کنند) بعضاً ایجاد می‌کنند از بین برود.

آیا استارت‌آپ شما محیط انعطاف‌پذیری دارد؟

کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت . استارت آپ  انعطاف پذیر  اینترنت پول یابی  تبلیغات  راز موفقیت . کارآفرین . کسب و کار . نوآوری

منبع مقاله : سایت پول یابی




ارسال توسط پول دوست

امتحان ایده پیش از شروع کسب درآمد

 هر نوع کسب و کاری در حین اجرا و رسیدن به موفقیت و کسب درآمد دارای موانع و مشکلات زیادی است و چه بسا به موفقیت دست نیافته کاملا با شکست مواجه شود.لذا هر ایده ای هر چند خوب و ایده آل در کسب و کار ضرورتا به موفقیت کسب درآمد نائل نمی شود و این قاعده کلی درباره هر کسب و کاری آنلاین یا سنتی و فیزیکی صدق می کند. لذا به نظر عده ای از کارشناسان باید قبل از شروع هر کسب و کاری، با اتخاذ برنامه و استراتژی درست آن را امتحان کرد تا از نتیجه آن اطمینان حاصل کرد. اتبار سنجی کسب درآمد بسیار مهم است.

تقریباً ۹۰ درصد کسب و کارها با ناکامی مواجه می‌شوند.

اگرچه در مکالمات کسب و کار، این آمار شوم در حال رواج است اما آیا هرگز در مورد منطق ورای چنین ارقام ناامیدکننده‌ای تفکر کرده‌اید؟ اغلب، استارت‌آپ‌ها از مرحله مهمی در این فرآیند سهل‌انگارانه عبور می‌کنند: اعتبارسنجی ایده.

به عبارت دیگر، اکثر استارت‌آپ‌ها شکست می‌خورند چون بنیانگذاران ایده خود را ایده‌ای طلایی قلمداد می‌کنند. آنها مفهوم تحولی (به زعم آنها) را گسترش داده و همانند یک نادان برای راه‌اندازی آن دست به کار می‌شوند. با وجود این، آنها زمانی را به مشاوره با مشتریان واقعی اختصاص نمی‌دهند تا خود ایده را اعتبارسنجی کنند.

استارت‌آپ شکست خورده Monitor 110 نمونه کلاسیکی از ایده اعتبارسنجی نشده را فراهم نموده است. در یک پست وبلاگی در مورد سقوط Monitor110، راجر ارنبرگ سرمایه‌گذار این استارت‌آپ نوشته بود که این شرکت «به اندازه کافی به مشتری نزدیک نبود» و «به کندی خود را با واقعیت بازار تطبیق داده بود.» به جای توجه به تمام جنبه‌ها و گرفتن بازخوردهای مشتری، رهبران استارت‌آپ فقط تصمیم به صرف زمان و هزینه در ایجاد آن چیزی هستند که به اعتقاد آنها احتمالاً قانع‌کننده‌ترین محصول است. آنها هرگز ایده‌های جسورانه خود را اعتبارسنجی نکردند و این اشتباهی است که آنها را به ورطه نابودی می‌کشاند.

Monitor110 و بسیاری دیگر از استارت‌آپ‌های ناکام در تحقق اهمیت کسب بازخوردهای کاربران موفق نبودند. اکثر شرکت‌‌ها هرگز این سوال مهم را از خود نپرسیدند، «آیا مردم واقعاً به محصول ما علاقمند هستند؟» این تغییر برای رسیدن به موفقیت تقریباً حیاتی است.

این کار را درست انجام دهید، اعتبارسنجی ایده می‌تواند به استارت‌آپ امکان دهد که آیا این ایده پتانسیل واقعی بازار را دارد یا خیر. اگرچه بازخورد مشتری در طول حیات استارت‌آپ ارزشمند است اما در اوایل آن اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. در این مرحله، می‌توانید از بازخورد برای شکل‌دهی به محصول در قالب راه حلی برای نیازهای مشتریان خود استفاده کنید.

می‌توانیم بگوییم که شما صرفاً نمی‌توانید بر نظرسنجی انجام شده طی چند روز اکتفا کنید. اعتبارسنجی به ایده در طیف گسترده‌ای از بازخورد مشتری جان می‌گیرد. از مشتری در مورد نیاز آنها به محصول بپرسید. سپس روندهای مشترک را تحلیل کنید و محصول خود را متناسب با آن نیازها اصلاح کنید.

در ادامه روش‌هایی برای اعتبارسنجی ایده به شیوه‌ای صحیح آمده است:

 

۱- تست بتا انجام دهید

محصول خود را به جهان عرضه کنید و به دست مخاطبین هدف برسانید. شما بازخوردهای ارزشمندی خواهید یافت اگر همان‌هایی که باید محصولات شما را دریافت کنند. این برداشت‌ها و درون‌دادها شما را قادر به شکل‌دهی به محصولاتتان مطابق نیازهای کاربران می‌نماید.

 

۲- فلسفه پشت‌گرمی را بپذیرید

کتاب اریک ریس یعنی «نوپای ناب» تحقق محصول حداقل قابل حیات (MVP) را اثبات کرده و یک حلقه بازخورد حیاتی ایجاد کرده است. آنچنان بر توسعه محصول تمرکز نکنید که از مشتری غافل شوید. نمونه اولیه کاری درست کنید و آن را اجرا کنید حتی اگر بر یک گروه کوچک باشد.

 

۳- همه چیز حتی برندتان را اعتبارسنجی کنید

فکر نکنید که فقط محصولتان باید اعتبارسنجی شود. هرچیزی از برند گرفته تا کپی وب‌سایتتان باید اعتبارسنجی شود. نحوه واکنش کاربران را از هر جنبه بسنجید. تغییراتتان بر مبنای این پیشنهادات اعمال کنید تا به شما نه تنها در بهبود برند بلکه کل برند کمک کند.

بهترین استارت‌آپ‌‌ها همین طوری ساخته نمی‌شوند. باید بازخوردها را از عمق وجود مشتریانی که هدف قرار داده‌اید دریافت کنید. اگر ایده شما خوب نیست باید بتوانید خیلی زود بی‌خیال آن شوید تا زیان کمتری ببینید. اعتباریافتن به معنای یافتن بهترین تناسب محصول / بازار و شکل دادن به استارت‌آپ حول نیازهای مشتری است. نتیجه نهایی بهترین برند برای شما و محصولتان است.




ارسال توسط پول دوست

کسب درآمد آنلاین نوین به سبک دراپ شیپینگ

  تجارت آنلاین و کسب درآمد اینترنتی هر روز در حال تغییر است و این تغییرات موجب ایجاد رویکردهای نوین در ترویج کسب و کارهای آنلاین شده است. افراد با مدیریت زنجیره تامین کالا به شیوه دراپ شیپینگ به کسب درآمد بالا دست می زنند. دراپ شیپینگ مدل فروش آنلاین کم هزینه ای است که حتی نیازی به خرید پیش از سفارش ندارد. بنابراین برای کسانی که با سرمایه اندک دست به کسب و کار آنلاین می زنند، بسیار مناسب است و خصوصا برای فروش محصولات مصرفی توصیه می شود.

 

شاید برای تان جالب باشد بدانید چگونه می‌توان بدون داشتن مکانی فیزیکی، فروشگاه آنلاین داشت. به این ترتیب که کالا طبق سفارشات آنلاین مستقیما از انبار تامین کننده به خریدار ارسال می‌شود. چنین فروشگاه‌های مجازی با ریسک کم می توانند برای کسب و کارهای نوپا و مدیرانی با سرمایه کم، کارآمد بوده و یکی از بهترین روش‌ها برای آزمایش محصولات جدید باشند.

برای اطلاع از کم و کیف این رویکرد نوین و اهمیت آن در تجارت الکترونیک و جزییات اجرایی شدن آن با دکتر میثم شیرخدایی، عضو هیأت علمی دانشگاه و مشاور کسب و کار گفت وگویی ترتیب دادیم که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید.

توزیع کالا در بستر تجارت الکترونیک

میثم شیرخدایی، عضو هیأت علمی دانشگاه و مشاور کسب و کار در مورد اهمیت دراپ شیپینگ در تجارت الکترونیک چنین توضیح می دهد که دراپ شیپینگ در حقیقت یک روش مدیریت زنجیره تامین است که در آن خرده فروش موجودی کالا را در انبار نگه نمی دارد و به جای آن سفارش مشتریان و جزییات حمل و نقل محصول را به سازنده یا عمده فروش یا حتی به خرده فروش دیگری انتقال می دهد که این سازنده یا عمده فروش محصول را به صورت مستقیم برای مشتری ارسال خواهد کرد.

در دراپ شیپینگ مشابه هر کسب و کار خرده فروش دیگر، اکثر سود از تفاوت بین قیمت عمده فروشی و خرده فروشی حاصل می شود. همچنین گاهی برخی خرده فروشان درصدی از فروش را به عنوان کمیسیون از عمده فروش دریافت می کنند. دراپ شیپینگ یکی از بهترین راه های کسب ثروت در دنیای امروز است؛ شیوه ای از توزیع کالا که با استفاده از امکانات موجود در بستر تجارت الکترونیک به سرعت رشد کرده است.

امروزه اینترنت به هر خرده فروش چه کوچک چه بزرگ، این اجازه را می دهد که مشتریانی از سراسر دنیا داشته باشد. خرده فروشان، دیگر مانند گذشته با محدودیت مکان فیزیکی برای فروش روبه رو نیستند. تجارت الکترونیک محدودیت جغرافیایی بازاریابی B2C را برداشته و این امر از طریق دراپ شیپینگ آسان شده است.

فراهم سازی زیرساخت های سخت و نرم

این کارشناس در مورد جزییات اجرایی شدن این رویکرد بیان می کند: اجرای این رویکرد مستلزم فراهم سازی زیرساخت های سخت و نرم مرتبط است که عبارتند از: اول) تعیین مدل کسب و کار. تصمیم گیری در خصوص هر یک از عوامل زیر باید صورت گیرد:

۱- مشتری: در بخش مشتری به این نکته توجه می شود که مشتریان هدف سازمان چه گروه هایی هستند، کانال های ارتباطی با مشتریان چگونه تعریف شده و سازمان چه کانال هایی را جهــت ارائـــه محصولات و خدمات خود به مشتریان تدارک دیده است.

۲- اقلام قابل ارائه به مشتری: در این بخش به این نکته توجه می شود که سازمان جهت ایجاد ارزش برای مشتریان چه محصولات یا خدماتی را تولید می کند.

۳- زیرساخت های کسب و کار: بخش سوم از مدل های کسب وکار به زیرساخت های کسب و کار توجه دارد. این زیرساخت ها شامل شناسایی شبکه همکاران، قابلیت اصلی و ساختار خلق ارزش است. شبکه همکاران به این معناست که طرف های خارجی کسب و کار که به طور راهبردی برای کار با ما جهت تحقق اهداف بلندمدت مشترک و منافع پایدار انتخاب شده اند، شامل چه سازمان هایی هستند. قابلیت اصلی یا به عبارت بهتر شایستگی محوری کسب وکار به معنای توانمندی یا فعالیت درونی مناسب است که برای شرایط رقابتی، سودآوری و کارایی محوریت دارد.

ساختار خلق ارزش به منابع مشهود و نامشهود اشاره دارد که قابلیت اصلی یا شایستگی محوری کسب وکار مبتنی بر آنها ایجاد می شود.

۴- مالی: در بخش مالی از مدل کسب و کار این موضوع مورد توجه قرار می گیرد که کسب وکار مورد بررسی از چه راه هایی درآمدزایی کرده و منابع مالی را برای خود فراهم می کند و اینکه این منابع مالی چگونه صرف هزینه ها می شود.

دوم) تدوین آمیخته اطلاع رسانی و ترفیع مشتریان (که می تواند از طریق ارسال کاتالوگ، بازاریابی الکترونیکی از طریق تبلیغات الکترونیکی مانند پاپ آپ ها در وب سایت های معتبر، ایجاد سایت اطلاع رسانی درخصوص خدمات، بازاریابی از طریق شبکه های مجازی مانند اینستاگرام، فیس بوک، تلگرام و… باشد.)

خط مشی بازگشت محصول

او در ادامه درخصوص بحث تضمین کالا یا عدم رضایت مشتریان در این رویکرد نکاتی را به این صورت بیان می کند که زمانی که از دراپ شیپینگ استفاده می کنید بخش زیادی از تجربیات مشتریان از کنترل شما خارج است، بنابراین باید در انتخاب فروشنده دقت داشت، دراپ شیپینگ چیزی نیست که هر فروشنده ای بتواند به خوبی آن را انجام دهد.

انجام برند سازی با پکیجینگ نیز در این راه موثر است. همچنین شرکت ها باید خط مشی بازگشت محصول یا return policy داشته باشند. خط مشی بازگشت محصول در حقیقت وجود رویه ای مشخص جهت امکان بازپس فرستادن محصول توسط مشتری به هر دلیل است. خط مشی بازگشت محصول سبب جلب اعتماد مشتری و کاهش ریسک خرید او و در نهایت افزایش تمایل مشتری به خریدهای با رویکرد دراپ شیپینگ می شود.

بهترین رویکرد برای آزمایش محصولات جدید یا راه اندازی استارتاپ

شیرخدایی در پاسخ به این سوال که چه افرادی می توانند به سراغ این کسب وکار رفته و چه کسب و کارهایی بهتر است با این روش پا بگیرد، می گوید: این مدل یکی از بهترین روش ها برای آزمایش محصولات جدید یا راه اندازی استارتاپ جدید قبل از سرمایه گذاری زیاد روی محصول نهایی یا انبار داری است.

دراپ شیپینگ مدل فروش آنلاین کم هزینه ای است که حتی نیازی به خرید پیش از سفارش ندارد. بنابراین برای کسانی که با سرمایه اندک دست به کسب و کار آنلاین می زنند، بسیار مناسب است و خصوصا برای فروش محصولات مصرفی توصیه می شود. همچنین بهتر است افرادی که سراغ این رویکرد می روند، دارای ویژگی هایی مانند موارد ذیر باشند: افراد دارای ارتباطات فراوان و با روابط عمومی بالا و افراد دارای مهارت  های فروش بالا شامل مهارت های ارتباطی و مهارت های بازاریابی.

مزایا و معایب دراپ شیپینگ

این متخصص کسب وکار در انتها مزایا و معایب این روش را موارد زیر برشمرده است و می گوید: از مزایای این روش می توان به هزینه پایین راه اندازی، راحتی و بهره وری بالا، حذف هزینه های انبارداری برای دراپ شیپر، خرید اعتباری از عرضه کننده و فروش نقدی به مشتری، حذف هزینه مالکیت محصول و حذف هزینه انتقال کالا از خرده فروش به مشتری نهایی اشاره کرد.

همچنین این رویکرد دارای معایبی است که از آن می توان به موارد زیر اشاره کرد: رقابت شدید به دلیل ساده بودن راه اندازی این کسب و کار، کنترل کم روی محصول، ریسک مربوط به تاخیر تولید کننده در ارسال کالا برای مشتری نهایی (خرده فروش روی این آیتم هیچ کنترلی ندارد)، ریسک مربوط به عدم آگاهی از موجودی انبار تولید کننده اصلی که می تواند منجر به کاهش اعتماد مشتری خریدهای آتی شود، ریسک مربوط به دور زده شدن توسط مشتری در خریدهای آتی که با آگاه شدن مشتری از ریسک مربوط کاهش می یابد به خصوص اینکه عمده این شرکت ها در فضای مجازی مشغول به فعالیتند و این فضا حساسیت های خاص خود را دارد.




ارسال توسط پول دوست

سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری

  شکار مشتری و جذب سرمایه و رونق کسب و کار و افزایش کسب درآمد یکی از مهمترین چالش های برای رشد و ترقی و افزایش مال است. در اینجا قصد دارم تا سه  استارت آپ موفق در جذب مشتری را بررسی کنم که چگونه اولین هزار مشتری خود را جذب کردند . قبل از هر چیز شما در کسب درآمد باید این قانون مهم را مد نظرتان داشته باشید که اصل اساسی این موضوع این است که شما باید به ارائه‌دهندگان خدماتتان کمک کنید که خودشان را به بهترین صورت به تصویر بکشند، حتی در صورتی که کار دشواری باشد. هیچ چیزی با این قابل مقایسه نیست که مشتری نداشته باشید.

 

تالس تِشِرا (Thales Teixeira) سه تا از موفق‌ترین استارت‌آپ‌هایی که به مانند عامل ارتباط عمل می‌کنند را مورد مطالعه قرار داده است تا چالش مرغ و تخم‌مرغ را در مورد اینکه شرکت‌ها چگونه می‌توانند اولین مشتریان خود را جذب کنند، بفهمد.

کسب‌وکارهای جدید معمولاً در حال کشمکش برای پیدا کردن اولین مشتریان خود هستند. این چالش در مورد دسته‌ای از استارت‌آپ‌ها پررنگ‌تر نیز هست: استارت‌آپ‌هایی که در فضای مشترک اقتصادی به عنوان عاملی که ارائه‌دهندگان خدمات مستقل را به مشتریان متصل می‌کنند، راه‌اندازی می‌شوند.

اوبر(Uber) را در نظر بگیرید. سکوی آن دوطرفه است. مردمی که نیاز به راننده دارند را به افرادی که می‌خواهند دیگران را جابجا کنند، ارتباط می‌دهد. ایده‌ای مشابه نیز در مورد ایر بی‌اِن‌بی وجود دارد؛ به این صورت که افرادی که به اتاق نیاز دارند را با صاحبان املاک ارتباط می‌دهد. درنتیجه، برای اینکه این شرکت‌ها به عنوان عامل ارتباط‌دهنده‌ی خدمات راه‌اندازی شوند، نیاز است که در هردو سوی عرضه و تقاضا مشتریانی بیابند.

«شکار مشتریان چیزیست که تقریباً همه‌ی شرکت‌ها آن را به روش‌های مختلف انجام می‌دهند.»

«وقتی که شما یک سکوی دوطرفه دارید، باید هم مشتری‌ها را بدست آورید و هم خدمات را.»این را استاد مدرسه کسب‌وکار هاروارد، تالس تِشِرا می‌گوید.

او می‌گوید:«همان مسئله‌ی قدیمی مرغ و تخم‌مرغ است.» نمی‌توانی یکی را بدون دیگری داشته باشی ولی اول کدام را پیدا می‌کنی – مرغ که همان مشتری است یا تخم‌مرغ که همان خدمات است؟ “به عنوان یک شرکت کوچک نمی‌توانید با تلاشی که برای نظارت بر یکی از آن‌هاست، بر هر دو تمرکز کنید. ممکن است که نیاز باشد یکی از طرفین را در اولویت قرار دهید.”

تِشِرا که درحال آماده شدن برای تدریس یک دوره‌ی جدید در خصوص تجارت الکترونیک در بهار آینده بود، یافتن یک پاسخ برای چالش مرغ و تخم‌مرغ استارت‌آپ‌های سکویی را هدف خودش قرار داد. او سه تا از شناخته‌شده‌ترین و موفق‌ترین استارت‌آپ‌ها یعنی اوبر، ایر بی‌اِن‌بی و اِتسی را مورد مطالعه قرار داد به امید این که در نحوه‌ی حل کردن این معضل توسط این شرکت‌ها، وجه مشترکی بیابد.

لو دادن جواب: تخم‌مرغ است که نیاز به مراقبت و گرما دارد.

آنطور که تِشِرا در گزارش مدرسه تجارت هاروارد خود، “ایر بی‌اِن‌بی، اِتسی و اوبر: به دست آوردن اولین هزار مشتری” گزارش داد، هر سه‌ی سکوها بر به دست آوردن قسمت خدمات متمرکز شده بودند و مشتری‌ها را در اولویت دوم قرار داده بودند. اما مسئله‌ای هست که باید توجه شود. تِشِرا توضیح می‌دهد:«مسئله فقط مرغ و تخم‌مرغ نیست؛ شما می‌خواهید تخم‌مرغ های مناسب را نیز انتخاب کنید. اگر که شما تخم‌مرغ‌های اشتباه را انتخاب کنید ممکن است شترمرغ از درون آن بیرون بیاید، و آن وقت است که شما در تله افتاده‌اید چون دراین صورت مرغ‌ها فرار خواهند کرد.»

 درس اول: مانند یک مشتری فکر کن

از ابتدا برای موسسان سایت اشتراک آپارتمان ایر بی‌اِن‌ (Airbnb)بی واضح بود که ابتدا باید افرادی را پیدا کنند که مایل اند آپارتمان خود را به اشتراک بگذارند تا اینکه افرادی را پیدا کنند که مشتاق اند در این خانه‌ها اقامت داشته باشند.

1222

 

تِشِرا می‌گوید: «اگر خانه و آپارتمان برای عرضه نداشته باشید، مردمی هم نخواهند آمد.»مسئله این بود که از کجا باید افرادی را پیدا کرد که مایل‌اند اجازه دهند غریبه‌هایی در خانه‌ی آن‌ها بماند. اینطور نیست که بتوانند بروند و در خانه‌ها در سانفرانسیسکو را بزنند.

به‌جایش، بنیانگذاران شرکت، برایان چِسکی (Brian Chesky) و جو گِبیا (Joe Gebbia) سعی کردند مانند مشتریان فکر کنند که اگر ایر بی‌اِن‌بی وجود نداشت، کجا به دنبال چنین خانه‌هایی می‌گشتند. زمان زیادی طول نکشید که جواب را پیدا کنند: وبسایت تبلیغات کریگزلیست (Craigslist). این دو کارآفرین فکر کردند که می‌توانند کاری کنند که آپارتمان‌ها جذاب‌تر از چیزی که در لیست یک سایت تبلیغات هستند، به نظر بیایند. ولی اول باید مشتری‌هایی که دنبال این خانه‌ها بودند را به خودشان جذب می‌کردند. برای این کار، چسکی و گبیا نرم‌افزاری ساختند که سایت کریگزلیست را هک کند تا اطلاعات تماس صاحبان خانه‌ها را جمع‌آوری کند و سپس به آن‌ها پیامی بفرستد که تبلیغ خود را بر روی ایر بی‌اِن‌بی نیز قرار دهند.

این روش کار کرد. بدون اینکه صاحبان خانه‌ها چیزی از دست دهند، شانس خود را برای یک مستأجر بالقوه دو برابر کردند و ایر بی‌اِن‌بی تعدادی خانه‌ی آماده به عرضه داشت که می‌توانست برای آن‌ها مشتری جذب کند.

تشرا می‌گوید:«شکار مشتریان چیزیست که تقریباً همه‌ی شرکت‌ها آن را به روش‌های مختلف انجام می‌دهند. اگر شما یک وبسایت هستید که محتوا را به صورت عمومی به استفاده کنندگان ارائه می‌دهید، دیگران می‌توانند آن اطلاعات را به چنگ آورند». او هشدار می دهد که: «اینکه فقط مشتریان کس دیگری را بدست آورید کافی نیست، باید چیزی به آن‌ها بدهید که بهتر از چیزی باشد که قبلاً داشتند».

درس دوم: تجربه‌ی بهتری خلق کنید

هنگامی‌که بنیانگذاران ایر بی‌اِن‌بی صاحبان آپارتمان‌ها را در چنگ داشتند، متوجه شدند که مشکلی وجود دارد. عکس‌های به‌دردنخوری که صاحبان املاک برای سایت کریگزلیست [از املاکشان] با آیفونشان می‌گرفتند هیچ وقت نظر مشتریانی که به دنبال جایگزینی برای هتل هستند را جلب نخواهد کرد.

تشرا می‌گوید: «اولین باری که فردی ایر بی‌اِن‌بی را باز می‌کند، کیفیت عکس‌ها را با هتل‌هایی مقایسه می‌کند که عکس‌های پر زرق و برق می‌گیرند. این عکس‌ها نیاز است که در این سطح توانایی رقابت داشته باشند.»

برای انجام اینکار، چسکی و گبیا کاری کردند که با هیچ چیز قابل قیاس نیست؛ آن‌ها عکاسانی حرفه‌ای استخدام کردند تا به خانه‌ی صاحبان املاک بروند و عکس‌های مجذوب کننده بگیرند. حقه کار کرد و باعث شد که سایت از رقیبش بسیار جذاب‌تر شود و استانداردی برای عکاسی را تعیین کرد که صاحبان املاک سعی کردند برای رقابت با دیگر خانه‌ها، با آن‌ها منطق شوند.

تشرا نتیجه می‌گیرد: «اصل اساسی این موضوع این است که شما باید به ارائه‌دهندگان خدماتتان کمک کنید که خودشان را به بهترین صورت به تصویر بکشند، حتی در صورتی که کار دشواری باشد. هیچ چیزی با این قابل مقایسه نیست که مشتری نداشته باشید.»

برنامه‌ی سرویس هم‌سفری اوبر استراتژی مشابهی را به کار گرفت. به جای اینکه با اوبر پول (Uber Pool) و اوبر ایکس (Uber X) شروع به کار کند، که در آن‌ها رانندگان از ماشین‌های شخصی خود استفاده می‌کنند، شرکت با استفاده از ماشین‌های سیاه‌رنگ که توسط رانندگان حرفه‌ای رانده می‌شدند، کار خود را آغاز کرد. به این ترتیب، می‌توانستند مطمئن شوند که مشتریان عملاً هربار که از خدمات استفاده می‌کردند تجربه‌ی بی‌نظیری کسب می‌کردند؛ و به این ترتیب می‌توانستند روی مشتریان حساب کنند که خبر این تجربه را خود دهان به دهان پخش کنند. تشرا می‌گوید: «به این دلیل است که شما باید اول سمت ارائه‌دهندگان خدمات را داشته باشید؛ اگر ارائه‌دهندگان مناسب را داشته باشید، مشتریان خدمات باکیفیت آن‌ها را تجربه خواهند کرد و خودشان بازاریابی را برای شما انجام خواهند داد.»

اِتسی(Etsy) نیز استراتژی‌ای بی‌نظیر در یافتن تخم‌مرغ‌های مناسب به کار برد تا کسب‌وکارش را راه‌اندازی کند. سکوی آن که به عنوان فروشگاهی آنلاین برای صنایع دستی عمل می‌کند، کسب‌وکار خود را با یک استراتژی آفلاین شروع کرد: شروع به جست‌وجوی نمایشگاه‌های صنایع‌دستی سراسر کشور کرد تا بهترین فروشندگان را شناسایی کند و آن‌ها را مجاب کند که فروشگاهی آنلاین در سایت باز کنند. «آن‌ها [فروشندگان] اول مشتری‌هایشان را آوردند و سپس صنعتگران دیگری که مشتریان را دنبال می‌کردند را آوردند.» هنگامی که اِتسی صنعتگران درجه اول را در سایتش داشت، صنعتگران دیگر به طور طبیعی آن‌ها را دنبال کردند [و عضو سایت شدند].

درس سوم: ترتیب‌بندی همه چیز است

اوبر و ایر بی‌اِن‌بی در مورد اینکه چگونه توسعه یابند نیز هوشمند بودند- انتخاب شهرهای مناسب در زمان مناسب تا موفقیتشان بیشینه شود.

از آنجایی که رقیب اصلی اوبر شرکت‌های تاکسیرانی بودند، این استارتاپ در مورد اینکه در کدام شهرها بیشترین اختلاف میان عرضه و تقاضا برای تاکسی وجود دارد، تحقیق کرد. سپس آن‌ها زمان‌هایی که این تقاضا به بیشترین مقدار خود می‌رسید، مانند طول تعطیلات که مردم تا دیروقت بیرون در جشن‌ها می‌ماندند، سرویس را راه‌اندازی کردند. همچنین کنسرت‌های بزرگ یا مسابقات ورزشی موجب پیشرفت آن‌ها شد، یعنی زمان‌هایی که جمعیت کثیری از مردم همزمان به تاکسی نیاز داشتند، و احتمال اینکه یک فرد از یک شرکت ناآشنا به نام اوبر استفاده کند بیشتر است.

در آن صورت، شرکت یک گروه بزرگی از مشتریان را در یک آن بدست می‌آورد. تشرا می‌گوید: «اول، آن‌ها فهمیدند که چگونه یک دسته از مشتریان را در یک شب بدست آورند، یعنی زمانی که تقاضا بالا بود. سپس، مطمئن شدند که این گروه اولیه از مشتریان آنقدر تجربه‌ی عالی‌ای داشته‌اند که دهان به دهان موج بعدی مشتریان را بیاورند.»شرکت روی این موضوع حساب باز کرد که وقتی که مشتریان بفهمند چقدر این سرویس آسان است، تنها مدت زمانی طول می‌کشد تا آن‌ها شروع به استفاده از این سرویس برای رفتن به محل کار، سپس خرید کردن از خواروبار فروشی و غیره کنند.

ایر بی‌اِن‌بی نیز استراتژی مشابه‌ای را با اجرایی مشابه دنبال کرد و در شهر دنور در سال ۲۰۰۸ راه‌اندازی شد تا با کمبود هتل در طی برگزاری کنوانسیون ملی دموکراتیک همزمان شود و شهرهای جدیدی را نیز در زمان‌هایی که کنوانسیون‌های بزرگ یا رویدادهای دیگری داشتند اضافه کردند.

علاوه بر تقاضای آشکار، این استراتژی مزیت دیگری نیز دارد؛ تشرا می‌گوید: «رقیبان شما، شما را به صورت یک تهدید نمی‌بینند، چراکه شما در حال جذب کردن مشتریان آنها نیستید.» زمانیکه شما یک جای پای ثابت در بازار یافته‌اید، دیگر برای آن‌ها خیلی دیر است که بخواهند کاری در این باره انجام دهند.

راه‌اندازی شرکت در موقعیت‌هایی که تقاضا بالا و عرضه کم است نیز به استارتاپ‌ها کمک می‌کند که مشتریانی با نوع مناسب را بدست آورند؛ مشتریان اولیه‌ای که ممکن است شرکت را در حالی که در حال برطرف کردن ایرادات است [به خاطر نواقص‌اش] ببخشند. گذشته از این، افراد نیازمند نمی‌توانند توقع انتخاب داشته باشند، و اگر شما ممنون باشید که حتی یک اتاق در طی یک کنفرانس داشته باشید، شاید شما نبود حوله‌ی دست را ببخشید. آخرین چیزی که یک شرکت در مراحل اولیه‌ی خود می‌خواهد، دهان به دهان شدن گزاره‌های منفی [درباره‌ی آن] است.

شما هنوز یک استارتاپ هستید. نیاز است که شما افرادی را بیابید که نقص‌های شما را بپذیرند و کمی آزادی عمل در رفتار به شما بدهند. برآورده کردن همه‌ی نیازها و خواسته‌های آن‌ها امکان‌پذیر نیست.

 درس بعدی: از ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰۰۰۰

با تثبیت شدن اولین مشتریان، یک شرکت می‌تواند به نحوه‌ی گسترش دادن مشتریانش از طریق روش‌های سنتی‌تر بازاریابی، شروع به فکر کردن کند. برای رسیدگی به این مسئله، تِشِرا یک موردپژوهی متعاقب به نگارش درآورد، ایر بی‌اِن‌بی، اِتسی، اوبر: گسترش از هزار تا یک میلیون مشتری، و درحال حاضر نیز در حال کار بر روی مورد سوم از سه‌گانه است که این موضوع را بررسی خواهد کرد که چگونه یک سکو می‌تواند از یک میلیون تا چندین میلیون مشتری گسترش یابد.

در هر مورد، استراتژی‌ها متفاوت است. درحالیکه شاید دهان به دهان شدن بتواند برای هزار تای اول کارآمد باشد، نمی‌تواند شما را به یک میلیون برساند.شما باید فعال‌تر باشید و فرایند به‌دست‌آوردن را به دست بگیرید که روش دهان به دهان شدن این اجازه را به شما نمی‌دهد.

اینجا جاییست که بازاریابی دیجیتال می‌تواند کمک کند و به شرکت‌ها اجازه دهد که مشتریان خاصی را از طریق جست‌وجوی تبلیغات یا شبکه‌های اجتماعی با قیمت کمی، مورد هدف قرار دهند.

تشرا می‌گوید: «این کار به شدت می‌تواند با هدف انجام شود و می‌توانید به قیمت ارزانی نیز آن را انجام دهید.او می‌افزاید که بازاریابی دیجیتال تکرار کردن پیام‌های تبلیغاتی برای شرکت‌ها را آسان می‌کند و فهمیدن اینکه چه چیزی به بهترین نحو جواب می‌دهد را سرعت می‌بخشد. تنها بعد از رد کردن یک میلیون مشتری شما می‌توانید به تبلیغات سنتی روی بیاورید. آن زمانی است که شما به مقیاس گسترده نیاز دارید، پس به سراغ تبلیغات گسترده می‌روید.»

هنگامیکه یک شرکت گسترش می‌یابد، باید هدف از تبلیغات برای دستیابی به بهترین نتایج در به‌دست‌آوردن مشتریان جدید را درنظر بگیرد.

بعضی ابزارها برای شروع بهتراند، بعضی برای زمانی که بزرگتر شدید. موضوع این نیست که، من باید از بازاریابی دیجیتال استفاده کنم یا دهان به دهان یا تبلیغات تلویزیونی؟ این سوال فقط زمانی معنی می‌دهد که شما بگویید:من حالا در این مرحله هستم، چه رویکردی را باید انتخاب کنم؟ فقط زمانی که شما این سوال را پاسخ دهید خواهید دانست که کدام ابزار برای شما مناسب‌تر است.به بیان دیگر، شما به تخم‌مرغ‌هایی با اندازه‌ی مناسب برای هر مرحله از لانه‌یتان نیاز دارید.

منبع

نوشته مایکل بلندینگ (Michael Blanding)، ترجمه  محمد امین آبک آذربایجانی در مرکز کارآفرینی دانشگاه شریف

مطالب مشابه استارت آپ :




ارسال توسط پول دوست

موفق ترین استارت آپ های ایرانی

در سه مقاله قبلی با موضوعات استارت آب : تعریف و کارکرد استارت آپ یا استارتاپ startup  و آسیب ها و مشکلات استارت آپ startup و همچنین استارت آپ ویکند ایران  به اهمیت استارت آپ ها در جهان امروز و ایران اشاره کردیم و متذکر شدیم که کسب درآمد برخی از این استارت آپ ها به اندازه ای بوده که صاحبانش الان جزو میلیاردرهای بزرگ جهان هستند. استارت آپ ها جهان کسب و کار را متحول کردند . به دلیل اهمیت استارت آپ ها قصد داریم در اینجا سه استارت آپ معروف ایران که ضمن درآمدزایی بالا تقریبا در این زمینه پیشرو هستند را معرفی کنیم برخی از این استارت آپ ها برند شده و ازنظر ارزش گذاری بسیار بالا هستند.

اکونومیست سه شرکت ایرانی را در سال گذشته به عنوان برترین استارت آپ ایرانی معرفی کرده که در جایگاه خوبی هستند .

استارت آپ دی جی کالا

استارت آپ سایت بررسی و انتخاب دی جی کالا که سال های گذشته به ارزش ۱۵۰میلیون دلار دست یافت و امروزه معروفترین سایت ایرانی نیز شده و زاده ی ۲ برادر دو قلو بنام محمدی می باشد که این دو برادر داستان خود را اینطور بیان می کنند که در حدود ۱۰ سال گذشته اقدام به خرید دوربین عکاسی کردند که به دلیل نا آگاهی خودشان در خریدشان اشتباه بزرگی کردند و این شد که بفکر سایتی باشند که مشخصات فنی دوربین عکاسی را بنویسد که دی جی کالا متولد شد و رفته رفته با افزایش بازدید بخش فروش را هم به آن اضافه کردندکه سود چندصد میلیونی را تجربه کردند و در نهایت با حدود ۱۶ هزار فروش در ماه های گذشته برترین فروشگاه خاورمیانه شده اند و هم اکنون در رتبه 2 الکسا حضور دارند .

اگر مبلغ ۱۶هزار فروش را بر اساس هر محصول تنها ۴۵۰٫۰۰۰ تومان حساب کنید به عدد بزرگ ۷٫۲ میلیارد تومان فروش در روز و ۶۱میلیون دلار فروش در ماه می رسیم که مبلغ فوق العاده بزرگی هست و همی باعث شده که کارکنان رسمی دی جی کالا به نزدیک ۹۰۰ نفر برسد . ارزشگذاری فعلی سایت استارت آپ دی جی کالا قطعا خیلی بیشتر از ۱۵۰ میلیون دلار می شود و حتما از ۱ میلیارد دلار رد شده است ( چون زمانی که ۱۵۰ میلیون دلار ارزشگذاری شد کمتر از ۲۰۰۰ فروش در روز داشت ‌) .

استارت-آپ-آپارات-aparat

استارت آپ aparat زاده ی فکر شکوری مدیر سرویس میهن بلاگ و کلوب . سایت آپارات نیز یک انتشار دهنده ویدیو هست که به عبارتی یوتیوب ایرانی شده و برترین سایت از لحاظ آمار بازدید ویدیوها در خاورمیانه هم می باشد و ارزش این سایت را حدود ۳۰ میلیون دلار تخمین زدند و هم اکنون با رشد بسیار خوبی مواجه شده و از لحاظ بازدید صفحه طبق برآورد الکسا در رتبه 3 ایران قرار دارد .

استارت-آپ-کافه-بازارcafebazaar

استارت آپ کافه بازار استارت آپ تکراری مثل ۳ استارت آپ قبلی هست (  آپارات و دی جی کالا استارت آپ تکراری هستند و در دنیا نمونه های مشابه وجود داشته ) . استارت آپ کافه بازار توسط آقایان محمدی و میرآرمندهی راه اندازی شده و هم اکنون در جایگاه ۷۹ ایران قرار دارد ( لزوما این جایگاه نشان از قدرت سایت یا اپلیکیشن نمی گوید و پتانسیل و ارزش برند به خیلی چیزها بستگی دارد . ) ارزش استارت آپ cafebzaar حدود ۲۰ میلیون دلار تخمین زده شده است .

این دو که استارت آپ کافه بازار را هدایت می کنند با راه اندازی سایت دیوار دومین برند موفق خود را به ایرانی ها معرفی کردند و موفق هم شدند برترین جایگاه سایت های نیازمندی را به خود اختصاص دهند و با ثبت بیش از ۳۵هزار آگهی در روز رتبه نخست را داشته باشند و تخمین ارزش مالی سایت دیوار بین ۳ الی ۴ میلیون دلار می باشد .

 جزییات پیوست استارت-آپ-استارتاپ-استارآپ-استارت-اپ-start-top-star-up-startapp-startup

مطالب مشابه درباره استارت آپ ها یا استارتاپ و موبایلها :

 

 

آسیب ها و مشکلات استارت آپ startup

تعریف و کارکرد استارت آپ یا استارتاپ startup

بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد موبایل

اپلیکیشن ساده موبایل و کسب درآمد میلیاردی ؟

آموزش کسب درآمد با برنامه نویسی موبایل

تاثیر موبایل در کسب درآمد از اینترنت




تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1396برچسب:موفق ترین, استارت آپ , ایرانی,
ارسال توسط پول دوست

آسیب ها و مشکلات استارت آپ startup

در ارسال قبلی درباره تعریف و کارکردهای  استارت آپ یا استارتاپ startup مطالبی نوشتیم و متذکر شدیم که اگرچه استارت آپ ممکن است یک اپلیکیشن و یا برنامه موبایل و حتی یک سایت و یا یک ایده جذاب باشد که در نهایت منجر به کسب درآمد می شود برای اطلاع از تعریف دقیق این لینک را ببینید: تعریف و کارکرد استارت آپ یا استارتاپ startup ولی در هر حال  استارت آپ یا استارتاپ startup هر چیزی که می تواند باشد وقتی رونمایی شد و وارد بازار کسب و کار شده و موجب کسب درآمد شد مشکلات و اسیبهایی را ممکن است به همراه داشته که یقینا اینگونه مشکلات با آگاهی و درایت رفع خواهد شد در اینجا قصد داریم تا چگونگی رفع مشکلات  استارت آپ یا استارتاپ startup و راههای رفع درست آن را بیان کنم امیدوارم به کارتان بیاید و در ضمن موجب رونق کسب و کار و افزایش درآمدتان شود.

در مورد استارت آپ ها مواردی هست که باید در نظر داشته باشید تا به اشتباه نیفتید، در زیر به یازده مورد اشاره می شود

  • احتیاط در استارت آپ :

همیشه به اندازه ای که مفید باشه به کار خود شک داشته باشید و هرکاری را که خواستید انجام دهید باکمی احتیاط جوانب آن را بررسی کنید تا از ریسک زیادی هم جلوگیری کرده باشید .

  • ورود اشتباه با استارت آپی :

ممکنه شما با انگیزه ای تلافی جویانه وارد یک کار شوید . مثلا چون اطرافیان شما مخالف شما بوده اند شما با جدیت و لجبازی بدون بررسی و آنالیز بیشتر استارت آپ خود را شروع کنید و اینجا ممکن هست به بمبست بخورید و ضرر مالی و روحی شدیدی بخورید در نتیجه اگر اطرافیان شما مخالف هست شما با احتیاط بیشتری جلو بروید و به آن ها با قدرت ثابت نکنید که شکست خوردید بلکه با احتیاط ثابت کنید .

  • توجه به سرمایه استارت آپ :

هرچقدر می توانید به سرمایه خود توجه کنید و کاری نکنید که بعدا مجبور شوید پروژه را برای مدتی متوقف کنید تا پولهای جذب یا جمع کنید که پروژه به کارش ادامه دهد و همیشه سرمایه موجود را رو به اتمام تصور کنید .

  • ثبت استارت آپ :

همیشه امتیاز استارت آپ خودتان را ثبت کنید و در هر نهادی که می توانید سیستم و سایت و اپلیکیشن خود و فکر خود و نشان و لوگو و آرم و معروفیت خود را ثبت کنید و فراموش نکنید که ممکن هست رقیب تازه وارد شده ی شما این کار را بکند و شما را از دور با پرداخت جریمه خارج کند  ( البته در ایران فعلا اتفاق نمی افتد و جای نگرانی نیست ) .

  • عدم دخالت در استارت آپ :

اگر فکر شما عملی شده و مدیریت چند برنامه نویس وطراح و .. بر عده ی شما هست خیلی به جزئیات کار آنها وارد نشوید و مدام دخالت نکنید و اجازه دهید اشتباهات کوچک خودشان را ، خودشان تشخیص دهند و برطرف کنند .

  • جدیت در استارت آپ‌ :

ممکن است شما به دلیل رشد سریع استارت آپ نیاز داشته باشید که استخدام و جذب نیروی عجولانه ای داشته باشید و این یعنی خطر در جذب نیرو که اگر چنین شد از افراد ضعیف و ناکار آمد جذب کردید بعد از شناسایی آنهارا از استارت آپ کنار بگذارید و دنبال نیروهای متخصص و قوی باشید . آنها منتظر شما هستند .

  • اهمیت تبلیغات استارت آپ :

چنانچه استارت آپ شما در حال رشد هست و اگر روزی ۱ ساعت وقت آزاد دارید آن را اختصاص بدید به بخش تبلیغاات استارت آپ و فراموش نکنید تبلیغات در استارت آپ ها غوغا می کند .

  • دیدن نظرات مشتری های استارت آپ ها :

همیشه به نظرات و انتقادات مشتری ها و استفاده کننده ها دقت کنید و هر طور شده از برجسته ترین انتقادها استقبال کنید و توجه کنید و فراموش نکنید مخاطبان هستند که شما را به اوج رسانده اند و استارت آپ موفق همیشه راه ارتباطی برای دریافت شکایات و ایرادات و ضعفهای استارت آپ می گذارد .

  • مشکلات استرات آپی :

از مشکلات پیش آمده در مسیر رشد استفاده کنید و نه تنها مشکل را برطرف کنید بلکه طوری برطرف کنید که به امتیاز تبدیل شود و به این مشکلات در زمان مناسب بخوبی فکر کنید .

  • شکست در استارت آپ :

معمولا استارت آپ های نوپا و تازه تاسیس شکست می خورند و این شکست چندبار هم تکرار می شود و مدیران استارت آپ ها نباید فراموش کنند که شکست در ابتدای کار استارت آپ ها چیزی معمول شده و همین شکست ها هست که با اراده ها را به قله می رساند و کسانی که پشتکار دارند موفق می شوند و کسانی که پشت کار ندارند شکست را قبول می کنند و شکست آنها را از دور خارج می کند .

مطالب مشابه درباره استارت آپ ها یا استارتاپ و موبایلها :

تعریف و کارکرد استارت آپ یا استارتاپ startup

بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد موبایل

اپلیکیشن ساده موبایل و کسب درآمد میلیاردی ؟

آموزش کسب درآمد با برنامه نویسی موبایل

تاثیر موبایل در کسب درآمد از اینترنت




تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1396برچسب:آسیب ها , مشکلات, استارت آپ, کسب درآمد, startup,
ارسال توسط پول دوست

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 211 صفحه بعد